بیان مسأله:
آمار تعداد اختلالات روانی در جهان نشان می دهد که 15% از جمعیت کل جهان از بیماری افسردگی رنج می بردند. لازم به ذکر است که این آمار در مورد زنان تا 25 درصد نیز می رسد.
لذا اختلال روانی در میان جنس زن و مرد شیوع متفاوت دارد. افسردگی بعنوان یک اختلال خلق در کار کرد فرد تاثیر گذاشته وموجب کاهش بهره وری فرد وخانواده و سازمان وبنابراین کاهش بهره وری یک جامعه می شود، به همین دلیل در بعد اپیدیولوژیک اثرات سوء قابل توجهی در اجتماع می گذارد.
این اثر وقتی مملوس تر است که در بین پرستاران یک جامعه در حال توسعه که مقدار قابل توجهی منابع انسانی در بخش درمان را تشکیل می دهند افسردگی شیوع می یابد وبا توجه به این امر که اکثر پرستاران را جمعیت زنان تشکیل می دهند و زنان در مواجهه با سختیهای کار از آسیب پذیری بیشتری برخوردارند، دچار افسردگی در ضمن کار می شوند.